درس اکونومی
افزوده شده به کوشش: پرنیا قناتی
شهر یا استان یا منطقه: nan
منبع یا راوی: ل. پ. الول ساتن
کتاب مرجع: فرهنگ افسانه های مردم ایران
صفحه: ۴۵۵ - ۴۵۶
موجود افسانهای: nan
نام قهرمان: اصفهانی
جنسیت قهرمان/قهرمانان: nan
نام ضد قهرمان: nan
یکی از چیزهایی که در ساخت لطیفه نقش دارد، استفاده غیر معمول از موقعیت اشیاء و یا نکتههاست. همان طور که در روایت «درس اکونومی» ملاحظه میشود، اصفهانی با استفاده از عملی غیر معمول نکته اقتصادی مرد مسکوی را خندهآور میسازد. در فرهنگ عامیانه از این دست حکایات و لطیفهها فراوان است که هم ذوق هنری خالقان آن را نشان میدهد و هم حاوی نکات ظریف و عمیقی است.روایت «درس اکونومی» را به طور کامل نقل میکنیم.
یه نفر اصفهانی بهش گفتند: «مگر تو اکونومی بلد نیسی بکنی؟» این خیلی خراج بود، گفت: «نه» گفت: «بیا برو مسکو اونجا به مدرسه اکونومی هست اونجا درس اکونومی یاد بگیر.» اصفهانیه آمد رفت مسکو اکونومی یاد بگیره. وارد مسکو شد. پرسید: «مدرسه اکونومی کجاست؟» نشونش دادند، رفت، وارد مدرسه شد و دید یه نفر پشت میز داره چیز مینویسه. سلام کرد، یارو به اون جواب سلام داد اما سرش به نوشتن مشغول بود. اصفهانیه هر چه با این احوالپرسی کرد و حرف زد این تند تند جوابشو میداد و چیزشو هم مینوشت. اصفهانیه گفت: «شما چطور هم حرف میزنی هم چیز مینویسی؟» معلم جواب داد که این خودش به درس اکونومی است که انسون موقع حرف زدن از کار باز نمونه. بعد معلم جورایشو از پاش درآورد، کف پاشو خاروند، جورابشو پاش کرد. اصفهانیه پرسید: «چرا همچی کردی؟» گفت: «این هم درس اکونومی است. اگر پا بخاره با ناخون بخارونی، جوراب نازک میشه.»نیم ساعتی که گذشت اصفهانیه پا شد تمبونشو کند، در کَپَلشو خاروند. معلم گفت: «چه کار کردی، چرا تمبونتو کندی؟» گفت: «کپلم میخارید. اگه میخاروندم تمبونم نازک میشد زود پاره میشد، کندم و خاروندم که پاره نشه.» معلم گفت: «شما از من اکونومی بیشتر خواندی، لازم نیست برو!»